امیر عبدالهی خلج؛ عباس ایزدپناه
چکیده
این پژوهش با رویکرد مفهومپردازی با افزودن روش ترکیبی به بررسی دو مفهوم تعاملگرایی و انـسجامگرایی در مـقام مـفاهیمی مـوجود در بافت ساختارهای معرفتی، در زمـینه فلسفه معرفت دینی میپردازد و میکوشد بـا ملاحظۀ محدودیتهای معرفت دینی و با کاوش در ابرگرایش تعاملگرایی و سـاختار مـعرفتی انسجامگرایی، پیشنهادی ...
بیشتر
این پژوهش با رویکرد مفهومپردازی با افزودن روش ترکیبی به بررسی دو مفهوم تعاملگرایی و انـسجامگرایی در مـقام مـفاهیمی مـوجود در بافت ساختارهای معرفتی، در زمـینه فلسفه معرفت دینی میپردازد و میکوشد بـا ملاحظۀ محدودیتهای معرفت دینی و با کاوش در ابرگرایش تعاملگرایی و سـاختار مـعرفتی انسجامگرایی، پیشنهادی را برای توجیه گزاره ها و نوع ارتباط آنها در حوزه معرفت دینی ارائه دهـد.ضروری است پس از بازخوانی دو مفهوم تعاملگرایی و انـسجامگرایی در فلسفه معرفت دینی، مفاهیم متناظر با آنها با توجه بـه مـلاحظات ساختاری بافت جدید بیان شود.با در نظر گرفتن ماهیت ساختارهای تعاملی و انسجامگرا و نیز با لحاظ کردن چیستی معرفت دینی و الزامات آن، میتوان الگوی سـاختار مـطلوب را معرفت دینی عقلانی اعتدالی منسجم تعاملگرا با حفظ و حوزة به کارگیری هر یک در نظر گرفت.سـاختار معرفت دینی عقلانی اعتدالی، برای تقویت توجیهپذیری و بـسط مـبانی از متن به خارج از آن و همچنین به منظور پایش روشمند انسجام ساختار، به صورت دائم از حـلقههـای انسجامی و سازوارهای تعاملی بهره میبرد و در سطحی مماس بـا عمل نیز برای پاسـخ بـههنگام به چالشها و پرسشهای نظری و عـملی، بـه صورت موقت، آنها را به کار میگیرد تا مجددا ساختار بازسازی شود.